روش درمانی متمرکز بر احساسات (eft)، یک رهیافت درمانی است و بر مبنای این قضیه ایجاد شده است که احساسات و هیجانات ما، عامل کلیدی در ایجاد هویت و شخصیت ما، و یک راهنمایی برای انتخاب و تصمیم گیری افراد می باشد.

این روش درمانی فرض می کند در زمانی که نسبت به احساسات خود یا اجتناب از احساسات نامطلوب، آگاهی ندشته باشیم، قادر نخواهیم بود که از اطلاعات مهمی که از طریق این احساسات ایجاد می شود، استفاده کنیم.

درمانگران تحصیل کرده در eft، در اغلب موارد می توانند به افراد درمانجویی که با مشکلات متنوعی مواجه هستند، کمک کنند و به آنها آموزش دهند که آگاهی مناسبی نسبت به احساسات خود بدست بیاورند، توانایی بهتری در استفاده از اطلاعت بدست آمده از طریق احساسات انطباق پذیر داشته باشند و در مقابل تاثیرات منفی مربوط به احساسات و هیجانات ناسازگار مقابله کنند و آن را کاهش دهند.

• تاریخچه و توسعه

• نظریه درمانی متمرکز بر احساسات

• تکنیک های استفاده شده در درمان متمرکز بر احساسات

• درمان متمرکز بر احساسات به چه نحوی مفید می باشد؟

• محدودیت های مربوط به درمان متمرکز بر احساسات

تاریخچه و توسعه

eft که برای اولین بار توسط لزلی گرینبرگ مطرح شد، یک رهیافت درمانی بشر دوستانه می باشد که برای کمک به افراد درمانجو طراحی شده است تا این افراد بهتر بتوانند احساسات خود را بپذیرند، تعدیل کنند، بشناسند و آن را بیان کنند.

گرینبرگ قصد نداشت تا به صورت هدفمند این رهیافت را توسعه دهد؛

در مقابل، وی شروع به مطالعه در مورد روش هایی کرد که افراد در نتیجه استفاده از آن تغییر می یابند.

فرآیند مربوط به پیشرفت این رهیافت درمانی، تقریبا به مدت سه دهه به طول کشید و اولین مورد مربوط به کتاب ها و مقالات چاپ شده در سال 1979 بوده است.

Eft، به عنوان یک رهیافت مبتنی بر شواهد تجربی که از اصول روش های درمانی رفتاری شناختیِ متمرکز بر شخص و گشتالت ایجاد شده است، در زمانی که این رهیافت برای درمان زوج های بکار گرفته می شود، نتایج مطالعات پیاگت در مورد نحوه حل مشکل توسط افراد، و همچنین چشم انداز های منظم تعاملی، با این رهیافت درمانی ادغام شد و همراه با آن بکار گرفته شد.


Eft تلاش دارد تا به افراد کمک کند تا به درون خودشان نگاه کنند و شناخت بهتری نسبت به احساسات و عواطف خود داشته باشند.

در حالی که درمان متمرکز شده بر عواطف، دارای عنوان و اسمی شبیه به eft دارد، ولی تفاوت هایی با آن دارد و eft به عنوان روش درمانی می باشد که برای کمک به زوج ها و اعضای خانواده طراحی شده است تا بتوانند شناخت بهتری نسبت به افراد مهم زندگی خود داشته باشند و برای همین این دو رهیافت جدا و مستقل از هم می باشند - هر چند که داشتن شناخت بهتر نسبت به احساسات شخصی، می تواند منجر به ایجاد روابط بهتر با دیگران شود.

نظریه درمانی متمرکز شده بر احساسات

در این رهیافت درمانی، درمانگر و افراد درمانجو در یک فرآیند فعال همکاری می کنند، و نقش هر دو فرد به صورت یکسان در نظر گرفته می شود.

شخص درمانجو، و نه شخص درمانگر، به عنوان فردی در نظر گرفته می شود که برای توضیح تجارب احساسی خود، بیشترین توانایی را دارد.

نظریه eft بر اساس این ایده تشکیل شده است که احساسات باید به عنوان راهنمای سلامتی و زندگی های پر معنا بکار گرفته شود.

همچنین بررسی های علمی مربوط به تجارب احساسی افراد در ایجاد این نظریه درمانی نقش داشته است.

مطالعه علمی احساسات افراد، منجر به دسترسی به اطلاعاتی در رابطه با نحوه ایجاد احساسات، اهمیت آنها در عملکرد انسان، و نحوه ارتباط آن با تفکر و رفتار شده است.

برنامه ریزی های احساسی، به عنوان مفهوم اصلی eft، در حد گسترده ای در نتیجه نظریه های مربوط به احساسات انسانی ایجاد شده است.

این برنامه ریزی های احساسی، نوعی مدل های درمانی می باشند و روش هایی را نشان می دهند که از طریق آن، احساسات می توانند به صورت فیزیکی تجربه شوند، منجر به تغییرات فیزیولوژیکی شوند، بر روی تفکر تاثیر بگذارند، و در نهایت راهنمایی برای اقدام بعدی باشند.

Eft به افراد کمک می کند تا برنامه ریزی های احساسی و هیجانی خود را بپذیرند و در صورت نیاز، آن را تغییر دهند.

تکنیک هایی که در درمان متمرکز شده بر احساسات مورد استفاده قرار می گیرد

دوره های eft معمولا به منظور پیشرفت مهارت های کلیدی افراد درمانجو برگزار می گردد.

اولین هدف این دوره های درمانی عبارت از افزایش آگاهی و مقبولیت یک فرد می باشد و دومین هدف، عبارت از یادگیری انتقال عواطف و استفاده بهتر از اطلاعاتی می باشد که منجر به اجتناب از رفتارهای منفی و خطرناک و دیگر تاثیرات مربوط به عواطف خاص می شود.

درمانگران شرکت کننده در این روش درمانی برای گوش دادن و پرسیدن سوالات از یک رهیافت دلسوزانه، غیر دستوری و تفکری استفاده می کند تا بتواند به فرد درمانجو کمک کند تا به بهترین شناخت ممکن از احساسات خود دست یابد.

بعد از آن، تکنیک های درمانی مختلفی که به عنوان راهنمای احساسات شناخته می شود، مورد استفاده قرار می گیرند تا افراد درمانجو روش های جدیدی برای استفاده از احساسات سلامتی یاد بگیرند و با استفاده از آن، اقدامات افراد درمانجو را راهنمایی کنند.

راهنمایی عاطفی می تواند به افراد کمک کند تا احساساتی که منجر به چالش آنها شده است، را تغییر دهند و از این وضعیت خارج شوند.

دوره های اول درمان، که بر دستیابی افراد به احساسات تمرکز دارد، معمولا شامل یک یا چند هدف از موارد زیر است:

• آگاهی یافتن بیشتر نسبت به عواطف و هیجانات

• یادگیری پذیرفتن، اجازه دادن و تعدیل احساسات

• یادگیری نحوه بیان احساسات به صورت روشن و همراه با جزئیات

• افزایش آگاهی فرد نسبت به لایه های چندگانه مربوط به تجارب عاطفی و یادگیری نحوه تعیین واکنش های اولیه و مستقیم

مرحله بعدی درمان، بر روی ترک کردن بعضی از احساسات تمرکز دارد و می تواند شامل اهداف زیر باشد:

• ارزیابی مفید بودن و یا مضر بودن احساسات در موقعیت های خاص

• یادگیری نحوه استفاده از احساسات مفید برای راهنمایی اقدام

• شناسایی منابع احساسات مضر

• یادگیری تغییر احساسات مضر

• توسعه روش های جایگزین و سالم، برای مقابله با موقعیت هایی که در اغلب موارد منجر به ایجاد عواطف ناسازگار و ناهنجار می شوند.

• ایجاد الگوهای شخصیتی که بتواند تفکرات مخربی که احتمالا با احساسات مضر و ناسازگار مرتبط هستند را به چالش بکشاند.

در زمانی که افراد درمانجو بتوانند در طول درمان، آگاهی خودشان را نسبت به تجارب عاطفی بالا ببرند، توانایی خودشان را برای تنظیمات و تعدیلات عاطفی افزایش دهند، و قادر به تبدیل و تغییر احساسات مضر باشند، eft به عنوان یک روش مفید در نظر گرفته می شود.

روش درمانی متمرکز بر احساسات به چه نحوی مفید می باشد؟

انواع مختلفی از مشکلات که باعث مراجعه افراد به درمانی می شوند می توانند در نتیجه عدم موفقیت تلاش های صورت گرفته برای کنترل احساسات، در وضعیت بدتر قرار بگیرند و / یا در حالت سابق باقی بمانند.

برای مثال، ممکن است افراد دارای افسردگی، بخش قابل توجهی از وقت خود را صرف تلاش برای اجتناب و یا رهایی از وضعیت هایی کنند که منجر به ایجاد حس ناراحتی و یا دیگر وضعیت های روانی نامناسب در آنها شده است.

افرادی که با اضطراب مواجه هستند، ممکن است بارها این احساس را داشته باشند که در کاهش ترس و یا نگرانی خود ناتوان هستند و به همین دلیل سعی می کنند تا حد ممکن از افراد و یا مواردی که منجر به تحریک اضطراب در آنها می شود، اجتناب کنند.

درمانگران شرکت کننده در این روش درمانی برای گوش دادن و پرسیدن سوالات از یک رهیافت دلسوزانه، غیر دستوری و تفکری استفاده می کند تا بتواند به فرد درمانجو کمک کند که به بهترین شناخت ممکن از احساسات خود دست یابد

ممکن است افراد با استفاده از eft برای شناسایی نگرانی خود، به این توانایی دست یابند که دید شان را نسبت به احساسات خودشان تغییر دهند؛

به نحوی که احساسات خود را نه به عنوان وضعیت های مشکل و دردناک، بلکه به عنوان منابع اطلاعاتی با ارزشی تصورت کنند که بر خلاف تجربه صورت گرفته، مفید و موثر می باشند.

به دلیل اینکه eft، همانند اکثر روش های درمانی مشکلات سلامت روان، تنظیمات و تاثیر احساسات را مورد ارزیابی قرار می دهد، می تواند در درمان یک سری از مشکلات سلامت روان مفید باشد.

در ابتدا، این روش برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار گرفت ولی با گذشت زمان کارایی این روش گسترش یافت و در شناسایی سوء استفاده از کودکان و یا بی توجهی به کودکان، اضطراب، اختلالات تغذیه ای، و شخصیت های افراطی و همچنین مشکلات عمومی مختلف همانند مشکلات بین شخصی، بکار گرفته شد.


همچنین نتیجه گیری شده است که eft می تواند به عنوان یک روش درمانی موثر در مورد زوج هایی که با مشکلاتی مواجه هستند، بکار گرفته شود.

محدودیت های مربوط به روش درمانی متمرکز بر احساسات

برخی از مشکلات روان شناختی، همانند کنترل دردهای مزمن و یا محرک ها، می تواند به عنوان واکنش های نامناسب نسبت به بخشی از تجربیات درونی فرد، همانند تفکرات، احساسات، و یا احساسات بدنی، در نظر گرفته شود.

به دلیل اینکه eft به افراد کمک می کند تا علاقمندی بیشتری نسبت به تجربیات درونی خودشان داشته باشند، معمولا توصیه می شود که در درمان مشکلاتی از قبیل مشکلات دردهای مزمن و محرک ها بکار برده نشود.


در eft افراد باید به داشتن یک حالت دلسوزانه نسبت به تجارب عاطفی خودشان متمایل باشند و این کار را با علاقمندی خاصی انجام دهند.

هر چند که حالت دلسوزانه و علاقمندی خاص می تواند در طول درمان افزایش یابد، ولی این روش درمانی برای افرادی که کارهای عمدی انجام می دهند تا درمانگر را فریب دهند، مفید و موثر نمی باشد.

در آخر، به دلیل اینکه eft نوعی روش درمانی می باشد که هدف آن ارتقاء عملکرد کلی فرد، و نه شناسایی علائم خاص می باشد، ممکن است این روش درمانی برای افرادی که به منظور کاهش علائم خاص مربوط به یک مشکل روان شناختی به درمان مراجعه می کنند، مفید نباشد.

مطالعات متعدد که توسط توسعه دهندگان این روش درمان و سایر افراد صورت گرفته است، نشانگر کارا بودن روش درمانی eft می باشد و همچنین این روش علمی از نظر تجربی و به عنوان روش درمانی مبتنی بر مشاهده ، مورد تایید قرار گرفته است.

ترجمه و گردآوری : دکتر یاسر دادخواه